تا وقتی حق پخش را ندهند وضعیت همین است/ در لیگ تیمداری می کنیم
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۵۸۶۸۷
به گزارش خبرنگار مهر، علی کفاشیان امروز دوشنبه با اشاره شرایطی که فوتبال ایران دارد گفت: متاسفانه باشگاه ها از هزینه کردن برای رده های پایه شانه خالی می کنند و در حالی که سالان چند صد میلیارد تومان برای خرید بازیکنان هزینه می کنند، حاضر نیستند چند درصد این رقم را برای تیم های پایه در نظر بگیرند.
وی با تاکید بر این که فوتبال ایران در زیرساخت ها بسیار ضعیف است به مشکلات ورزشگاه ها اشاره کرد و گفت: در هیچ کدام از شهرها ورزشگاه استاندارد و کاملی نداریم و از آنجایی که دولت نمی تواند هزینه ها را تامین کند، بخشی از این زیرساخت ها در حال از بین رفتن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کفاشیان که به عنوان رئیس هیات مدیره باشگاه مهرعظام فعالیت می کند با اشاره به اقداماتی که در این مجموعه در دو سال اخیر صورت گرفته است گفت: این بخش با هدف استعدادیابی و فعالیت در مناطق محروم از دو سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده و به نونهالان و نوجوانان کشور در دو بخش پسران و دختران خدمات رایگان ارائه می کند.
وی با بیان این که فعالیت این باشگاه در چهار رشته فوتبال، فوتسال، دوومیدانی و شنا صورت خواهد گرفت ادامه داد: با هدف رشد و پرورش استعدادهایی که در این رشته در کشور وجود دارد، مناطق محروم و کم بضاعت شناسایی شد و هر جا ورزشگاهی بود که چرخه خدمات رسانی خارج شده بود را با تعامل و همکاری در اختیار گرفتیم و ضمن بازسازی و ترمیم کامل از آن به عنوان پایگاه استعدادیابی در این چهار رشته استفاده کردیم.
علی کفاشیان با اشاره به برگزاری دومین جشنواره فرهنگی ورزشی مهرعظام خاطرنشان کرد: این برای دومین سال است که چنین جشنواره ای با حضور حدود ۱۸ هزار دختر و پسر در کشور برگزار می شود و مرحله نهایی آن از ۳۱ مرداد تا ۹ شهریور در کردان کرج با حضور ۱۸ تیم پسران و ۱۵ تیم دختران برگزار خواهد شد.
رئیس سابق فدراسیون فوتبال با اشاره به همکاری که با سرمربی تیم ملی و این فدراسیون داشته است گفت: از استعدایاب های فدراسیون در رده نوجوانان دعوت کرده ایم با حضور در این مسابقات چهره های آینده دار را انتخاب کنند. قرار است ۱۰ استعدادیاب از طرف تیم های فوتبال نوجوانان دختر و پسر در این مسابقات حضور داشت باشند و بهترین ها را به اردو ببرند.
وی ادامه داد: خوشبختانه در یک سال گذشته ۶ بازیکن تیم دختران باشگاه مهرعظام به تیم نوجوانان دختر ایران راه پیدا کرده اند که این نشان دهنده مسیر درست این باشگاه در اهمیت دادن به رده های پایه به ویژه در حوزه بانوان و دختران است.
کفاشیان با بیان این که وضعیت زیرساخت ها در کشور تاسف برانگیز است، خاطرنشان کرد: اگر وزارت ورزش و دولت امکانات ورزشی را به بخش های خصوصی واگذار کنند تحول بزرگی در ورزش رخ می دهد. در حال حاضر به اکثر استان هایی که جزو مناطق محروم هستند مراجعه میکنیم شاهد آن هستیم که بسیاری از استادیوم ها که قرار بود به عنوان مثال ۱۵ سال پیش ساخته شود مخروبه ای بیش از آنها باقی نمانده در صورتی که اگر همین استادیوم ها به بخش خصوصی واگذار شوند چنین سرنوشتی را نخواهند داشت.
وی همچنین به ساخت و ساز سکوهای آزادی اشاره کرد و گفت: تا زمانی که این کار به بخش خصوصی واگذار نشود تصور نمی کنیم به این زودی ها به نتیجه مثبتی برسد. جایی که دولت توان و بودجه کافی برای بازسازی در کل کشور ندارد بهترین راهکار واگذاری به بخش خصوصی است. متاسفانه شرایط به گونه ای است که اگر جایی زیرساخت مناسبی دارد، به ۱۰ جا اجاره داده می شود که این جای تاسف دارد.
وی درباره برگزاری دیدار پرسپولیس و آلومینیوم در آزادی بدون حضور تماشاگر گفت: ما اگر استادیوم استاندارد نداریم، بهترین تماشاگران را در آسیا داریم که همیشه به آن افتخار می کنیم که متاسفانه آن را نیز از ما گرفتند.
رئیس هیات مدیره باشگاه مهرعظام در پاسخ به این پرسش که آیا قصد تیمداری در رده های اول کشور را هم دارید، افزود: دنبال این نیستیم که با خرید امتیاز یک تیم در لیگ برتر فعالیت کنیم بلکه هدفمان این است که پله ها را یکی یکی بالا بیایم تا به لیگ برتر برسیم و در این رده فعالیت کنیم تا بازیکنان جوان و نوجوان ما این انگیزه را داشته باشند که با تلاش خود را به تیم های اول برسانند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا با AFC و فیفا نیز در ارتباط هستید یا خیر؟ تصریح کرد: اخیرا فیفا و ای اف سی از فدراسیون فوتبال درخواست کرده بودند که فعالیتهای اجتماعی که در کشور انجام میشود را منعکس کنند که ما در این زمینه سعی کردیم کارهایی که در باشگاه مهرعظام انجام می شود را در راستای مسوولیت های اجتماعی منعکس کنیم. برای پیشبرد اهدافمان چیزی حدود ۴۴۰ مربی در کشور از ما حقوق دریافت می کنند که امیدواریم با حضور این مربیان در آینده به اهداف پیش بینی شده دست پیدا کنیم.
به گزارش خبرنگار مهر، علی پارسی مدیرعامل باشگاه مهرعظام نیز با بیان اهداف سرمایه گذاری این باشگاه در ورزش کشور گفت: ما می خواهیم به گونه ای عمل کنیم که زمینه حضور سایر هلدینگ ها و صنعتی ها در ورزش کشور فراهم شود.
وی ادامه داد: با توجه به شرایطی که بر اقتصاد کشور حاکم است انتظار زیادی از دولت وجود ندارد که به ورزش کمک کند. به همین خاطر بخش های خصوصی باید ترغیب شوند که به فکر رشد و پرورش استعدادهای ورزشی کشور باشند.
علی پارسی ادامه داد: هدف مجموعه ما این است که ۱۸ هزار نفری را که در این دو سال تحت پوشش داشته ایم تا چهار سال آینده به ۱۰۰ هزار نفر برسانیم که امیدواریم با برنامه ریزی بتوانیم به خواسته مان برسیم.
کد خبر 5861406منبع: مهر
کلیدواژه: علی کفاشیان لیگ برتر فوتبال ایران حق پخش تلویزیونی لیگ برتر فوتبال ایران فوتبال تیم فوتبال پرسپولیس بسکتبال تیم فوتبال استقلال تهران بیست و سومین دوره لیگ برتر فوتبال تیم والیبال نوجوانان ایران بازی های آسیایی هانگژو ۲۰۲۲ مسابقات قهرمانی جهان تنیس ووشو تیم فوتبال آلومینیوم اراک والیبال دوچرخه سواری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۵۸۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام